ترمه نراقیترمه نراقی، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

ترمه مامان و بابا

سلام ماه من

خیلی دوست دارم کلمه های بامزه ماشین دائی ففید شد(شهره) دده(دنده) برف ففید باژی تیت(کیک) پوپ(توپ) پولو(پلو) ماماشین(مامان شیرین) دستکش نیشت هر چی هم خوشت ماد میگی دیدی پود(پول) بوق(بود) بانت(بانک)
6 آذر 1390

بهانه قشنگ زندگی

سلام عزیزدلم مامانی عزیزم، شدی طوطی ما هر حرفی میزنیم تکرار میکنی . می گم طوطی ما، شما هم میگی طوطی ما 2 شب پیش هم که بابائی اومد دنبال من  و از سر کار مستقیم  رفته بودیم آتلیه، عکس هات رو برای چاپ انتخاب کنیم من که دیر کرده بودم به مامانی گفتی مامان و پیشی برد . خلاصه عاشقتم وقتی هم چیزی نمی خوای بخوری لبهات و غنچه میکنی اخم میکنی و با سرت میگی نه .الان دیگه 1 توپ دارم رو با هم میخونیم بارون می آد جر جر و کتابهای می می نی و تا حوصلت سر میره کفشتو میپوشی و میگی برم شی، نون ،به خوافش(خداحافظ) مامانی خیلی برای عاقبت به خیریت دعا میکنم. همیشه و همه جا به خاطر مامان مواظب خودت باش و بر عکس مامان، خودت رو از همه بیشتر دوست داشته ...
2 آذر 1390

تولدت مبارک

سلام یکی یکدونه مامان عزیز دلم خورشید زندگیم ،دومین سالگرد طلوعت را در سرزمین زندگی مان تبریک میگم هیچ میدونی ا از اینکه هر روز با وجودت زندگی ما رو قشنگتر و زیبا تر کردی  چقدر خدا رو شاکریم دیشب با بابائی حرفش بود میگفت  این سراسر وجودش نشا نه های لطف خدا به ما هست و من هم گفتم ترمه تجلی نور الهی در زندگی ماست باز هم از اینکه شما را خدا به ما داد شکر گوی نعمتهایش هستیم مامانی راستی تو سال 88 وقتی میخواستیم  برات اسم انتخاب کنیم توی ایران فقط 627 نفر  اسمشون ترمه بود ولی امروز که تو سایت ثبت احوال رو دیدم تعداد 1688 نفر ثبت شده.برام جالب بود در عرض این 2 سال اینقدر زیاد شده.راستی مامانی  امسال  نمی خواستیم تول...
29 آبان 1390

سلام ستاره قشنگم

مامانی دیگه بزرگ شدی باورم نمیشه که با این سرعت زمان بگذره البته از وقتی که شما آمدید آنقدر شور و هیجان با خودت آوردی که متوجه گذشت زمان نمیشیم.الان دیگه بالا-پائین-اومد برو -بیا(اییا)-جوجه -بچه بد-اومد-پیشی قرص(درص)-ولباش-و...............میگی بقول خودت خوافش(خداحافظ)-دوستام منتظرم هستن بریم ناهار باز هم برات مینویسم.ماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااچ محککککککککککککککککککککککککککککککککککککم
4 آبان 1390

دختر خانم من

سلام مامانی خانمی عزیز دلم روز دختر بابائی برات کادو گرفت همون پنگوئن هائی که از پله ها بالا میرن و سر می خورن میآن پائین عمه فیروزه هم برات 1 تاپ و دامن آبی آورد که خیلی هم به شما میاد راستی مامانی همچنان به شهره میگی نونی بابا جونی هم جدیدا بیشتر وحید صدا میکنی و به توپ ،پوپ به اسب ابس  پششه و بچه هارو میگی بشه ها و چیزهائی که کمو پیش میگی آقا نیا وایس بسه شیشه پشی (پستونک)تخت سوخت آهان (هر کاری رو که انجام میدی خیالت که جمع می شه میگی آهان)پارسا مانی عمه راستی دیشب به بابائی هم میگفتی آقا وحید .هر کاری که من میکنم دقیق تکرار میکنی شنبه با شلوار نشستی رو لگنت جیش کردی بعد هم لگن رو بردی تو توالت خالی کردی من دیدم صدای آب میاد چشات ر...
18 مهر 1390

مسافرت ارومیه و تبریز

سلام مامانم خوشگلم هفته پیش چیزی برات ننوشتم (از تاریخ 9/6/90 تا 14/6/90)چون تعطیلات مامانی بود با بابائی و خاله لادن اینا و خاله لاله اینا و عمه مریم اینا و مامان جون و شهره جون(نونی) رفتیم مسافرت ارومیه و تبریز دائی شهرام جا گرفته بود خیلی خوش گذشت تو مسافرت ارومیه رو گشتیم کلیسای بی بی مریم و دوقوز پله و 3 گنبد وبند رفتیم مهاباد هم غار سهولان و تبریز هم رفتیم ائل گلی و مقبره شاعرها خلاصه تو کل سفر که 6 روز بود خیلی دختر خانم و  خوبی بودی مامان کلی با شما حال میکنه و مسافرت هم بهش خوش میگذره راستی به مهرانا میگی نانا به عمو مجید هم میگی جیجید وقتی از عمه مریم اینها جدا شدیم گفتی میشی رف راستی ی جمله جدید هم گفتی دائی وایس مامانی قشن...
19 شهريور 1390

نونی

راستی مامانی دیشب که میخواستی خاله شهره رو صدا کنی میگفتی نونی نمیدونم یعنی شهره جون یا یه چیز دیگه خیلی با حال شدی تا شهره بهت میگه ای ترمه     شما میگی بد تا مل بگیم نه خوب ناز مامانی ی روزی قورتت میدم تمام دندونامونو شکوندی از بس رو هم فشار دادیم آخرش میخورمتا
2 شهريور 1390

قربون دخترعزیزم

مامانی یکشنبه شب 2 تا از انگشتات خورد به گاز و تاول زد خیلی خیلی گریه کردی به قول بابائی مهربون تو عمر خودت تا حالا اینقدر گریه نکرده بودی .دوست دارم عزیزم. بخدا تقصیر مامان نبود مامان داشتم افطار میکردم شما و بابائی تو آشپز خونه بودین و داشتی با جرقه گاز بازی میکردی بابائی هم داشت ماستو خیار درست میکرد یکدفعه کنجکاوی شما گل کرد و خواستی ببینی روی گاز چه خبره که اینجوری شد. مامان فدائی شماست عزیز دلم
1 شهريور 1390