مهد کودک رویای رنگی
سلام عزیزکم برای بار دوم مهد کودک رفتنت را شروع کردی از اول اردیبهشت به مهدکودک رویای رنگی رفتی این جا را از شهرزاد بیشتر دوست داری چون هم خلوت تر است و هم 1 مربی خیلی مهربون مثل فریبا جون داری، البته همه به فریبا میگن خاله فریبا ولی شما میگین عمه فریبا ، فعلا تا ظهر می ری مهد و مامان جون ظهر می آیند دنبال شما و ساعت 1 میری خونه ،خیلی با مزه شدین حرفهائی که میزنی کارهائی که میکنی عشقت و تمام خواسته ات هم ماشین 206 هست شهره که خریده جرات نمیکنه بگه ماشین من چون شما ناراحت میشین به شما میگیم این ماشین شما هست وبه شهره قرض دادی ،خیلی خوشت می یاد که بهت میگم شما به من تو رانندگی کمک کن امروز صبح به وحید میگی شما با ماشین خودت برو من و شیرین با هم بریم جالب اینکه اصلا دم مهد ما را معطل نمی کنی خیلی راحت خداحافظی میکنی و می ری توی مهد، البته باید اقرار کنم از اول هم بچه ای بودی که خیلی خوب باشرایط کنار می آمدی.اولین شعری هم که یاد گرفتی شعر آب است . امیدوارم شما هم مثل من احساس امنیت در این مهد را داشته باشی خلاصه این روزها همه هوش و حواسم پیش شماست . خییییییییییییییییییییییییییییییییللللللللللللللللللللللللللللللللللی دوستت داریییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم.