دلتنگی مامان
مامانی دیشب اصلا دلم نمیخواست شما بخوابی چون احساسم این بود که کم دیدمت صبح هم که داشتم می آمدم شرکت شما عین ۱ فرشته کوچولو خوابیده بودی کلی بالایسرت ایستادم و به شما نگاه کردم و بوسیدمت و به این فکر کردم فردا ۵ شنبه است و می تونم ۳ روز ژیش شما باشم خوشحال از این موضوع آمدم سر کار البته بیشتر دلم برای خودم می سوزه که از لذت بزرگ کردنت محرومم و اگه ناچار نبودم هیچ وقت سر کار نمی رفتم و تاابد ژیش شما بودم تعطیل هم که میشم از سر خیابون تا دم خونه به تاخت میام تا شما گل خوشبو رو ببینم راستی مامان میدونی همه از من میژرسن که چرا ترمه همیشه بوی خوب میده من هم میگم چون هدیه بهشتی هست
ماااااااااااچچچچچچچچچ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی