ترمه نراقیترمه نراقی، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

ترمه مامان و بابا

ایام عید 91

1391/1/19 8:49
نویسنده : مامان
520 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان

سال نو مبارک.امسال سال نهنگ و به قول چینی ها سال اژدها است انشاا... سالی پر از برکت برای همه باشد و مهمتر از همه سال سلامتی مامانی همون طور که گفتم  تحویل سال تهران خونه خودمون بودیم و مامان جون عزیز و شهره جون هم پیش ما بودند روز 2 عید مامان جون و شهره جون ساعت 1 رفتند شهسوار و ما هم روز 2 عید که جمعه بود صبح زود رفتیم و ساعت 9.5 رسیدیم .پیش خاله لاله بودیم .عمه مریم  اینها هم اون جا بودند خیلی روزهای خوبی بود شما همش دلت میخواست تو حیاط باشی .صبح تا چشات و باز میکردی میگفتی اُجا بِیم. هر جا هم که میرفتیم برای دید و بازدید می گفتی بریم خونه دائی شهلام.2 روز هم رفتیم خونه خاله لادن اونجا هم برف اومد و 1 صبح تا ظهر تو برف گیر کردیم خیلی خوش گذشت کلی برف بازی کردیم و همش دعا میکنم خدایا این خوشی ها رو از مانگیر. شهر بازی رامسر هم رفتیم که شما همش ماشین سواری کردی . خرگوشه هم که فکر کردی واقعیه.روز 12 باز صبح زود حرکت کردی و 11 رسیدیم خونه .13 هم که ظهر رفتیم هشتگرد ویلا عمه فرشته و تا آمدیم خونه و رفتیم دنبال مامان جون ساعت 1 شد.خلاصه عید خوبی بود .از اینکه همش پیشت بودم خیلی خوشحال بودم.فکر کردم بعد تعطیلات دلتنگی کنی ولی مامان جون میگن فقط گفتی مامان کوشن و بابا کوشنمامانی عاشقتم راستی دیروز بابا داشتن با شما بازی میکردن یهو ثابت موند شما هر کاری میکردین تکون نمیخوردن تا اینکه اومدی به من گفتی مامان  شیین بابا تموم شدن بییم ی بابا دیگه بخریم .از شما میپرسیم چه شیری میخوری میگی شیر درامرام(دامدارن)خلاصه کلی من و بابا باشما خوش میگذرونیم واقعا می گم خوشی مارو تکمیل کردی شکر خدا که 1 فرشته ای مثل شمارو نصیب ما کرده

بای-نوشته شده ساعت 8 صبح در مرکز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بابایی
20 فروردین 91 15:23
کاملا" درسته عزیزم