ترمه نراقیترمه نراقی، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

ترمه مامان و بابا

بدون عنوان

1389/11/12 10:12
نویسنده : مامان
283 بازدید
اشتراک گذاری

داستان ترمه کوچولو

یکی بود یکی نبود

۱ روزی از اون روزای خوب و بهشتی ۸ تا فرشته کوچولو کنار حوضی تو بهشت داشتن بازی می کردن  هوا کاملاٌآفتابی و رنگین کمون هم تو آسمون بوی عطر هم تو تمام فضا پیچیده بود .و صدای فرشته کوچولو ها که سرشار از شادی بود لابلای صدای پرنده ها به گوش میرسید.ناگهان همه جا رو سکوت فر اگرفت و صدائی نورانی به گوش رسید.خدا به فرشته کوچولو ها گفت آی فرشته خوشگلا و کوچولوها فرشته ها همه با هم گفتند سلام خدای مهربون خدا گفت سلام آفریده های زیبا و نورانی من امروز اومدم تا به شما بگم که ۲ تا از آفریده های زمینی من از من ۱ فرشته کوچولوی خوشگل می خوان کی حاضره بره زمین پیش این ۲ نفراولین سوالی که فرشته ها کردن این بود که دختر باشه یا پسر خدا گفت شیرین و وحید از من ۱ دختر کوچولوی مو فرفری میخوان ناگهان یکی  از فرشته کوچولو ها اومد جلو و پرسید که این ها آدمهای خوبی هستن خدا میگه که خوبن به همین خاطر میخوام بهشون هدیه بدم فرشته کوچولو می گه اگی من بخوام برم پیششون از شما دور میشم؟ خدا گفت نه من از همیشه به شما نزدیکترم پرسید خدا جون میتونم از این بالا ببینمشون و خدا اجازه داد تا فرشته کوچولو مدت ۷ روز به وحیدو شیرین و کارهاشون نگاه کنه و تصمیمشو بگیره بعد از اون مدت فرشته کوچولو رفت پیش خدا و از خدا اجازه گرفت و گفت خدا جون من میخوام برم پیششون اجازه می دین خدا هم قبول کرد و تو اواخر سال ۸۷ بود که خدا اجازه دادن ترمه بره تو شکم شیرین .  و شیرینو وحید روز ۴/۱/۸۸ با دادن آزمایش متوجه شدند که خدا خیلی دوستشون داره و عنایت خودشو از اونا دریغ نکرده .وای که چه روز خوبی بود این بود داستان فرشته کوچولوی ما و نحوه اومدنش پیش ما  خدا جون مرسی از این هدیه آسمونی و  قشنگت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان پرهام
16 بهمن 89 11:50
سلام فرشته تون چقدرهم نازه ماشاللا. خدا حفظش کنه براتون. به ماهم سر بزنید.