ترمه نراقیترمه نراقی، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

ترمه مامان و بابا

استخر رفتن ترمه

  خیییییییییییییییییییییلللللللللللللللللللللللللللی با مزه شدی دیگه قشنگ همه چیز را متوجه میشی هرجا که میریم لاک پشت نینجا دنبالمون  هست اون عروسک لئوناردو رو میگم با بابا رفتی خریدی از خودت هم بزرگتره و چون نمی تونی خوب بغلش کنی  همش تو بغل منه خیلی دوستش داری . هر جا میریم داریم بر میگردیم همه میگن براش اسفند دود کنین چون خیلی دلبری میکنی بامزه هم حرف میزنی مثلا به گذاشتن میگی گواشتم به خانم معلم میگی خانم مللم ، همه چی آ رومه رو میخونی به من به خود میبالم رو می گی من به خود میمالم. خصوصی رو میگی سوسوسی . راستی دیشب برای اولین بار رفتیم استخر ،رفتیم خونه عمه فیروزه شما  با غزل و به قول خودت گزل و عمه رفتین تو آب ای...
14 بهمن 1391

بازگشت ما

سلام دختر نازم خیلی وقته مامان چیزی برای شما ننوشته .ببخشید ولی خیلی گرفتار بودیم. تداخل کلاسهای من با کلاسهای بابا و همچنین مریضی شما دلیلی بر کوتاهی من در انجام این وظیفه شد دختر خوشگلم شما 9 تا 11 به علت قطع نشدن تبت بعد از 15 روز در بیمارستان لاله با دستور دکتر بیدار مغز بستری شدی . شبی که گفتن باید بستری بشی من تا صبح گریه میکردم و 2 بار از شدت ناراحتی لرز کردم .فرداآن روز با بائی رفتیم بیمارستان 3 روز بستری بودی ولی همش تو اتاق بازی بودی کار خیلی سختی بود صبح که میشد میگفتی بریم بازی تا ظهر  و کمی استراحت تا بعداز ظهر و تا 10 شب بازی بخاطر این مریضی دیگه مهد هم نرفتی . چون دکتر گفت که مدت طولانی از آنتی بیوتیک استفاده کردی ضعیف ...
14 آذر 1391

مهد کودک رفتن ترمه عزیزم

سلام مامانی الهی که قربونت برم میدونی از قبل از عید فطر که مامان تعطیل شد تصمیم گرفتیم که شمارو بذاریم مهد کودک شنبه 28/5/91 رفتیم مهد شهرزاد شما حدود 1 ساعت بازی کردین بعدش اومدیم خونه یکشنبه دوشنبه تعطیل بود سه شنبه رفتیم مهد طلا که زیاد به دلم ننشست چهارشنبه هم رفتیم مهد شهرزاد و اسم شما را نوشتیم .پنج شنبه هم رفتیم ظهر اومدیم خونه . به من گفتن که از شنبه لازم نیست دیگه بیام اونجا بشینم . به همین خاطر از امروز شنبه رسما ٌشما مهدتون شروع شد این ماه نیمه وقت هستین تا ساعت 12.30 بابا وحید صبح شمارو بردن و الن هم اومدن دنبال شما همین الان که تماس گرفتی صدات که خیلی سر حال بود . به خاطر همین کارات هست که مامان عاشق شماست عزیز دلم با همه چیز ...
4 شهريور 1391

دریا

سلام عزیزم هفته پیش با همه عمه هات رفته بودیم شمال ویلا خاله لاله حدودا ٢٢ نفر بودیم ساعت ٢ شب رسیدیم عمه فرزانه با ماشین ما آمد ما با عمه فرشته ساعت ٢ رسیدیم عمه فرح با عمه فریبا ساعت ٤ فردا ش هم عمه فیروزه اومد خلاصه خوب بود روز اول رفتیم ٢٠٠٠ غذا خوردیم روز بعد هم رفتیم رامسر تله کابین خیلی دوست داشتی می گی که سوار تله کابین شدم پرواز کردم بعدش همه اومدیم رفتیم دریا خیلی دوست داشتی تا غروب تو دریا موندی شنبه هم برگشتیم . این هفته هم چون شما خیلی دریا رو دوست داشتی بابا گفتن که بریم رشت رفتیم و شما هم باز غروب ٥ شنبه تا دیر وقت تو دریا بودین فقط نمیدونم چرا صدات گرفته .کلی به خاله زحمت دادیم و از رفتار و حرکات شما کلی خندید .جمعه هم با م...
16 مرداد 1391

بدون عنوان

سسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسلللللللللامممممممممممممممممممممممم مامان قربونت برم خیلی وقته چیزی برات ننوشتم . اوضاع خدارو شکر خوبه و شما هم روز به روز بزرگجتر میشی و حرفهائی که خیلی بزرگتر از خودته میزنی دیروز که هر کاری کردم نخوابیدی و نگذاشتی ما هم بخوابیم برات 1 تفنگ آبپاش خریدم رفتیم رو بالکن و کلی باهاش بازی کردی عاشق کارای تعمییراتی هستی با بابا که میری پائین و می آئی دستای کوچیکت سیاه شده مثل این کمک اوستاهاجدیدا همه چیزو مشکونی ببینی چی توش هست دیروز میگم خوشگل شدم جوابم رو نمیدی میگم چرا جواب نمیدی میگی دارم فکر میکنم. به بابائی هم که جدیدا میگی  هر چی ق  رو میگی گ الان دیگه توپ سفیدم و کوچولویم کوچولو و بزی ششست  تو ایو...
31 تير 1391

سفر به الموت

سلام  دختر نازم مامانی تا الان وقت نکردم برات بنویسم که تعطیلات خرداد را چی کار کردیم . تا جمعه که خونه بودیم ناهار جمعه با آنی و و حید رفتیم رستوران مزرعه بعدش هم شام خونه عمه فیروزه بودیم و شما طبق معمول کلی رقصیدین فرداش هم شنبه مامان رفت سرکار تا ساعت 12 که دائی بهزاد اومد دنبالش . چون میخواستیم بریم الموت ویلای  عمه مریم من تا کرج اومدم تو ماشین خودمون  شما هم تا قزوین رفتین تو ماشین دائی بهزاد.خلاصه ساعت 4بود رسیدیم تو راه ،هی شیشه ماشین رو پائئن میآوردیم و هی داد میزدیم خلاصه خوب بود. اون جا هم که خیلی به ما خوش گذشت تا میگفتم بریم خونه میگفتی نه خونه عمو مجید بمونیم توی ده هم هرکی میگفت بیاین خونه ما میگفتی نه بریم...
21 خرداد 1391